Warning: include(../header.php): failed to open stream: No such file or directory in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.14.php on line 4

Warning: include(): Failed opening '../header.php' for inclusion (include_path='.;C:\php\pear') in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.14.php on line 4
ام الكتاب | آموزش قرآن كريم

آموزش قرآن کریم

فرق - قرائت، تلاوت و ترتيل-
براي انس با قرآن، پنج عنوان - قرائت-، - تلاوت-، - ترتيل-، -استماع و انصات- و - تدبر- در قرآن آمده است:
/پاورقي 1. بحث‎هاي لغوي اين قسمت همه از كتاب گرانقدر - مفردات راغب استفاده شده است چرا كه - مفردات- در دقتِ معني و جامعيتِ بررسي كاربردِ واژه در قرآن، كم نظير بلكه بي ‎نظير مي‎ باشد./
-فَاقْرَؤُا ما تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ-.
/پاورقي 2. مزمل- 20./
-اتْلُ ما أُوحِي إِلَيكَ مِنْ كِتابِ-.
/پاورقي 3. عنكبوت- 45./
-وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً-.
/پاورقي 4. مزمل- 4./
-أَ فَلا يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ-.
/پاورقي 5. محمد- 24 و نساء- 82./
-وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا-.
/پاورقي 6. اعراف- 204./

عنوان - تدبر- مورد بررسي واقع گشت، حال عناوين ديگر را بررسي مي‎ كنيم:
/پاورقي 7. بحث -استماع و انصات- در مقايسه با ترتيل و در بخش دوم بررسي شده است./
1. قرائت: از ريشه -قَرَءَ- به معني - جمع كردن و به هم پيوستن- مي‎ باشد و مقصود از آن در سخن، - جمع و پيوستنِ حروف و كلمات- مي‎ باشد كه با به هم پيوستنِ حروف، كلماتِ با معني و با پيوستنِ كلمات و حروف با هم، جملاتِ مفيد ساخته مي ‎شود.
به همين جهت، -هر جمع و پيوندي-، - قرائت- نمي ‎باشد و هم چنين تلفظِ حرفي واحد را قرائت نمي‎ گويند.
-مفردات- در معني - قرائت- مي‎ گويد: -ضَمُّ الْحُرُوفِ و الْكَلِماتِ بَعْضَها إِلي بَعْضٍ في التَّرتيلِ-.
از اين معني دقيق بر مي‎ آيد كه - قرائت- در جريان ترتيل مطرح است و جزئي از آن به حساب مي‎ آيد كه عمدتاً به بخشي از -ترتيل در لفظ- نظر دارد و لزوماً -ترتيل در معني- را مطرح نمي ‎كند و از اين جهت ساكت است.
تعبير -قرآن- در اصل، وزن مصدري -قَرَءَ- مي‎ باشد كه اسم علم براي كتاب خدا گشته است؛ گويا كه اين كتاب آسماني، جامع و چكيده كتب آسماني گذشته،
/پاورقي 8. در مورد تورات مي‎ فرمايد: -...مِنْ كُلِّ شَي‏ءٍ مَوْعِظَهً وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَي‏ءٍ-. (اعراف- 145): (از هر چيز يك موعظه و شرحي بر هر چيز براي موسي در الواح نوشتيم) كه - مِنْ كُلِّ شَي- بجاي - كُلَّ شَيءٍ- بعضي از حقايق را مي‎ رساند./
و در مورد انجيل و عيسي ـ عليه السّلام ـ مي‎ فرمايد: -... وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيكُمْ- (آل عمران/ 50): انجيل مصدقِ تورات و بيانگرِ حليتِ بعضي از تحريمهاي بني اسرائيل و بيانگر بعضي از مواردِ اختلاف مي‎ باشد: -وَ لِأُبَينَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ-. (زخرف/ 63).
امّا قرآن كريم: - تِبْياناً لِكُلِّ شَي‏ءٍ- (نحل/ 89)، -وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَينَ يدَيهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَي‏ءٍ-. (يوسف/ 111): بيانگر و شارحِ هر چيز، -يحِلُّ لَهُمُ الطَّيباتِ وَ يحَرِّمُ عَلَيهِمُ الْخَبائِثَ-. (اعراف/ 157): حلال كننده همه طيبات و حرام كننده همه پليديها، -... وَ مُهَيمِناً عَلَيهِ...- (مائده/ 48): و حافظ و مسلطِ بر تمامِ كتبِ انبياء مي‎ باشد. (نورالثقلين/ ج 2، ص 68)./
و جامع و چكيده همه علومِ الهي در امر ارشاد و هدايت بشر مي‎ باشد و يا اينكه قرائت كننده و توضيح دهنده - كتاب تكوين، آفاق و انفس-، مي‎ باشد، از اين رو، خود به -كتاب تشريع- موسوم گشته است.
2. تلاوت: از ريشه - تَلي يتْلُو- به معني -در پي آمدن، دنبال كردن- است به نحوي كه مابينِ تابع و متبوع، چيزي جز تبعيت نباشد، حال اگر - متابعت-، -امري مادي و يا پيروي در حكم- باشد، مصدرش، - تُلُوّ وِ تِلْو- خواهد بود و اگر - متابعت- به واسطه - قرائت يا تدبر در معني- باشد مصدرش -تِلاوَهْ- مي‎ باشد.
مثالِ پيروي مادي و پيروي در حكم:
- وَ الْقَمَرِ إذا تَليها-.
/پاورقي 9. شمس- 2./
(قسم به ماه آنگاه كه در پي خورشيد رود و در حكمِ نورانيت، از آن تبعيت نمايد).
مثالِ پيروي در حكم فقط:
-وَ يتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ-.
/پاورقي 10. هود- 17./
(و شاهدي از خاندان پيامبر او را الگو مي‎ گيرد و از او متابعت مي‎ نمايد).
مثالِ پيروي در قرائت و تدبرِ معني:
-مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّهٌ قائِمَهٌ يتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيلِ وَ هُمْ يسْجُدُونَ-.
/پاورقي 11. آل عمران- 113./
(بعضي از اهلِ‌ كتاب، امتي بپا خاسته‎اند كه آياتِ خدا را در اوقات شب در حالي كه به سجده رفته‎اند با قرائت و تدبر در معني، ‌دنبال مي‎ كنند).

مثالِ پيروي در قرائت و تدبر و عمل:
-الَّذِينَ آتَيناهُمُ الْكِتابَ يتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يؤْمِنُونَ بِهِ...-.
/پاورقي 12. بقره- 21./
(كساني كه به آنان كتاب داديم آن را به حق تلاوت مي‎ نمايند، چرا كه آنان به آن ايمان دارند).
در اين مورد، حديث ديگري از پيامبر -حق تلاوت-
/پاورقي 13. قرآن بر ما حقوقي دارد و متقابلاً ما نيز بر قرآن حقوقي داريم، حقوقِ قرآن كليه مباحثِ اين رساله مي‎ باشد امّا حقِ ما بر قرآن، هدايت و ارشاد و شفاي امراض فكري و روحي ما در دنيا، و دفاع و شفاعت از ما در روز سهمگينِ قيامت مي‎ باشد؛ چرا كه شفاعتِ قرآن، بي‎ چون و چرا پذيرفته مي‎ شود و اگر از كسي شكايت كند آن كس بي چون و چرا محكوم مي‎ باشد؛ پس -شفاعت و شكايتِ قرآن-، پيشاپيش، از جانبِ خداوندِ عالم، مهر تأييد خورده است: (ب 3، ح 13)./
را -پيروي راستين در عمل- معرفي مي‎ نمايد:
- في قَوْلِهِ تَعالي: -... يتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ...-: يتَّبِعُونَهُ حَقَّ اتّباعِهِ-.
/پاورقي 14. دارالمنثور، ج 1، ص 111./
مي ‎بينيم اين آيه شريفه، نظر به تلاوتِ جامع در پيروي لفظي، معنوي و عملي دارد.
پس -تلاوت قرآن-، -متابعت از قرآن در قرائت و دنبال كردن معاني و پيروي در عمل- مي‎ باشد؛ بنابراين، -هر تلاوتي-، -قرائت- مي‎ باشد امّا -هر قرائتي- لزوماً - تلاوت- ‌محسوب نمي‎ شود؛ و اساساً -تلاوت- در مواردي بكار مي‎ رود كه مطالب قرائت شده، وجوبِ پيروي را در پي آورد، از اين رو گفته نمي‎ شود: -تَلَوْتُ رِقْعَتَكَ-: -نامه‎ات را تلاوت كردم-، بلكه صحيح آن، -قَرَأْتُ رِقْعَتَكَ- مي‎ باشد؛ اين معني را بوضوح در آيات مي‎ بينيم:
-أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ-.
/پاورقي 15. بقره- 44./
(آيا مردم را به نيكي فرمان مي‎ دهيد و خود را فراموش مي‎ كنيد حال آنكه شما كتاب را تلاوت مي‎ كنيد! پس چرا تعقل نمي ‎كنيد ـ و هواي نفستان را مهار نمي ‎زنيدـ).
در آيه شريفه با توبيخ، ‌سؤال مي‎ كند، كه: -تلاوتِ كتاب-، چرا -موجبِ عمل- نگشته است و چرا هواي نفس را مهار ننموده است؟
در قرآنِ كريم، آنجا كه از -قرائت-، -تأني و دقت- نيز مقصود باشد فعلِ قرائت با قيد اضافي آورده مي‎ شود:
-وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَي النَّاسِ عَلي مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلاً-.
/پاورقي 16. اسراء- 106./
(و قرآني عظيم را ـ نازل كرديم ـ كه جدا جدايش نموديم ـ قطعه قطعه نازل كرديم ـ به اين مقصود كه آن را برمردم با تأني و درنگ بخواني و به اين دليل كه به نحو خاصي آن را نازل كرديم).
3. -ترتيل-: از ريشه -رَتَل- به معني -جمع شدن و هماهنگي و نظام يافتن چيزي بر طريقي مستقيم- مي‎ باشد؛ از اين رو به شخصي كه دندانهايش از هماهنگي و تركيب و نظام سالمي برخوردار باشد مي‎ گويند: - رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ-.
اين معني باب مجرد را اگر به باب تفعيل بريم معني -ترتيل- بدست خواهد آمد:
/پاورقي 17. اين قسمت با استفاده از معني مطرح شده در مفردات مي‎ باشد كه نقدي خواهد بود بر نظرِ -مفردات- كه با وجود معني دقيق واژه در باب مجرد در قسمت مزيد، سطحي معني شده است./
-جمع كردن و هماهنگي و نظام بخشي چيزي بر طريق مستقيم-،‌ -طريقِ مستقيم- نسبت به هر چيزي، معنايي متناسب با آن را خواهد داشت.
همان گونه كه دندانها با نظمي خاص و براساسِ بنيادي محكم و صحيح، به منظورِ خرد كردن و هضم مناسبِ غذا چيده شده است و ترتيبِ دندانها با توجه به اين هدفِ خاص، شكل گرفته است، آياتِ ‌قرآن نيز از نظم و چينش خاصي برخوردار مي‎ باشد كه با هدفِ درمانِ فكر و روح بشر و هدايت و ارشاد آنها به قله‎هاي كمال انسانيت، هماهنگ گرديده است، از اين رو، -ترتيل قرآن-:
-نظم وچينشِ خاص آيات، هماهنگ با تأمين نيازهاي فكري ـ روحي بشر، با اهداف درمان فكر و روح و ثبات بخشي به قلب مؤمنين و هدايت و ارشاد آنها به قله‎هاي كمالِ بشري-، خواهد بود.
اين معني از -ترتيل- به خداوند منسوب مي‎ باشد:
-كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً-.
/پاورقي 18. فرقان- 32./
(بدين سان قرآن را يكباره فرو نفرستاديم به اين دليل كه از اين راه، دلِ پرالتهابِ تو را ثبات بخشيم و ـ دليل ديگر اينكه ـ آن را ما به نحوِ خاصي، چيده و نظام بخشيده‎ايم).
از آنجا كه قرآن با روحِ بشر، سروكار دارد، اين -چينش و انتظام- هم در بخش -الفاظ قرآن- و هم در حوزه -محتوا و معاني آيات- مطرح است كه هم زيبايي ظاهر و هم عمق باطن را گوياست.
/پاورقي 19. - القُرآنُ ظاهِرُهُ أنيقٌ وَ باطِنُهُ عَميقٌ- (نهج)./
و در واقع، بخش الفاظ، انتظامش، مقدمه‎اي است براي ورود به حوزه معاني قرآن تا كه با توجه به چينش و نظامِ خاصِ معاني آيات، به ژرف انديشي و بررسي نتايج و آثارِ پيامِ قرآن بپردازيم.
با اين توضيحات، معنايي كه - راغب- در -مفرداتِ خويش- براي ترتيل آورده است نه با معني بابِ مجردِ آن هماهنگ است و نه با كاربردِ واژه در قرآن، سازگاري دارد:
-الرَّتَلُ: إتِّساقُ الشَيءِ وَ انتِظامُهُ عَلَي استِقامَهٍ، يقالُ رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ-.
-التَّرْتيلُ: إرْسالَ الكَلِمَهِ مِنَ الْفَمِ بِسُهُولَهٍ وَ اسْتِقامَهٍ، قالَ تَعالي -وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتيلاً، وَ رَتَّلناهُ تَرتيلاً-.
(ترتيل: فرستادن و خارج نمودن كلمه از دهان با سهولت و به شيوه صحيح مي‎ باشد. چرا كه خداي تعالي مي‎ فرمايد: وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ...-.
معني - مفردات- به بخشي از معني ترتيل آن هم جزء مقدمي آن نظر دارد، حال آنكه عمده، بخشِ معني قرآن مي‎ باشد كه به غفلت سپرده شده است.
اين غفلتِ شگفت آور در اكثر تفاسير و كتب لغت به چشم مي‎ خورد،
/پاورقي 20. در بحث اقوال در معني ترتيل، بعضي از نظرات مفسرين و كتبِ لغت، خواهد آمد./
با وجود اينكه آيات و احاديثِ در مورد -ترتيل- به وضوح، اين گونه تلقي از -ترتيل- را مردود مي‎ شمارد.

Warning: include(../footer.php): failed to open stream: No such file or directory in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.14.php on line 145

Warning: include(): Failed opening '../footer.php' for inclusion (include_path='.;C:\php\pear') in D:\Hosting\Ommolketab.ir\public_html\lin-learning\4.5.14.php on line 145