مقامات عارفان و مراحل سیر و سلوک
![]() |
کد کتاب: 29173 عنوان کتاب: مراحل اخلاق در قرآن کریم نویسنده: عبدالله جوادی آملی کد بحث: 52590 موضوع اصلی: مراحل اخلاق در قرآن کریم موضوع فرعی: مقامات عارفان و مراحل سیر و سلوک |
|
کلید واژه ها: آخرالزمان - آخرت - آسان - آیات - آیین - ابزار - ابلیس - احادیث - احکام - اخلاق - اسباب - اسلام - اشرافیت - اصالت - اصحاب - اعتقاد - اعمال انسان - افسوس - اقلیت - الله - امام جماعت - امداد الهی - امنیت - انبیاء - انتظار - انس - انقلاب - ایمان - بت پرستی - برهان - بزرگان - بشریت - بنای کعبه - بی توجهی - بینایی - تأثیر - تذکر - تسبیح - تشبیه - توانگر - توحید - تولی - تکبیر - جایگاه - جلسه - جنگ - جهان - جودی - حق - خانواده - خطابه - دشمن - دنیا - دوست - راهنمایی - رحم - رد - رستاخیز - رسم - رفتار - رهایی - زمان - سرمایه - سعادت - سلام - سنت - سپاس - سیاحت - سیما - شخصیت - شراب - شروع - شمشیر - شناخت - شهادت - صداقت - صمد - ضد - طریقه - عاقبت - عشق - عمر - فضل - فقر - فلز - قرب - لطف - مادر - مراحل - مرد - مردم - مردگان - مرز - مشروع - معیار - مکان - نام - نان - نظم - نماز - نیت - وجود - ولایت - پادشاه - چهره - گرفتار - گواهی - یاد -
مراحل اخلاق در قرآن کریم
بخش سوم: مقامات عارفان و مراحل سیر و سلوک
بیست و دوم: توحید
راههای رسیدن به کمال انقطاع
برای رسیدن به این مقام منیع، انسان باید به کسانی که به آن منزلت راه یافتهاند نزدیک شود، ولایت آنان را در جان و دل بپروراند و به سنت و سیرت آنان معتقد باشد و عمل کند وآنان اهل بیت عصمت و طهارت و همه انبیا و اولیای الهی (علیهم السلام) هستند و شیطان هم در کمین سالک است.
امام باقر علیه السلام به زرارة که از اصحاب و شاگردان آن حضرت بود، فرمودند: تهدید شیطان که گفت:
-لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لا تجد اکثرهم شاکرین-
[قرآن كريم، سوره مباركه الاعراف، آيه 16]
[قرآن كريم، سوره مباركه الاعراف، آيه 17]
من بر سر راه راست آنان مینشینم و... درباره شما شیعیان است، زیرا شیطان دیگران را به دام خود گرفتار کرده و دیگر بر سر راه آنها نمینشیند، زیرا آنان در مسیر فضیلت نیستند تا شیطان راه آنها را ببندد:
-یا زرارة انما صمد لک و لاصحابک، فاما الاخرین فقد فرغ منهم-
/پاورقی 17. بحار، ج 65، ص 94، محاسن برقی، ج 1، ص 275./
بنابراین، این خطر هست که اگر کسی محب و متولی خاندان عصمت (علیهم السلام) شود، شیطان میکوشد تا مانع کامیابی او شود.
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: آیه کریمه
-هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون، انما یتذکر اولوا الالباب-
[قرآن كريم، سوره مباركه الزمر، آيه 9]
درباره ما و دشمنان و دوستان ماست. -الذین یعلمون- ما هستیم و -الذین لایعلمون- دشمنان ما هستند و -اولوا الالباب- شیعیان ما هستند که معیار صحیح را تشخیص میدهند و میدانند که اینها مظهر ذات اقدس اله و صراط مستقیم هستند
/پاورقی 19. محاسن برقی، ج 1، ص 272./
در سوره -حجر-
[قرآن كريم، سوره مباركه الحجر، آيه 0]
آمده:
و انهما لبامام مبین-
[قرآن كريم، سوره مباركه الحجر، آيه 79]
یعنی دو شهری که ما آنها را ویران کردیم، در مسیر مکه و شام، بر سر بزرگراه قرار دارد. بنابراین، به بزرگراه -امام مبین- میگویند. معصومین علیهمالسلام که، امام مبین هستند، ارتباط با آنان این اثر را دارد که انسان را به نحو تام به خدا مرتبط و از غیر او منقطع میکند، زیرا غیر از ولای آنان راه دیگری نیست و سالک الهی هرگز به آن سمت که خارج از منطقه ولایت است متوجه نخواهد نشد.
در ذیل آیه مبارکه
[قرآن كريم، سوره مباركه يونس، آيه 63]
[قرآن كريم، سوره مباركه يونس، آيه 64]
روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که میفرماید: درباره شما شیعیان است. شیعیان در دنیا، در حال احتضار و در آخرت از بشارت اهل بیت (علیهم السلام) برخوردارند
/پاورقی 22. نورالثقلین، ج 2، ص 312./
زیرا اگر منقطع محض نیز نباشند، به منقطعین صرف مرتبطند و انسانی که به منقطعین صرف مرتبط باشد دیگر برای غیرخدا استقلالی قایل نیست. آیات قرآنی، روایات معصومین علیهمالسلام و کلمات بزرگان اخلاق الهی هر سه بر اصل توحید استوار است.
قرآن کریم میفرماید: مردان الهی که اهل توحیدند از خدا -حسنه- دنیا و آخرت میخواهند و میگویند:
-ربنا اتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة-
[قرآن كريم، سوره مباركه البقرة، آيه 201]
و قرآن، -حسنات- دنیا را میشمرد و میفرماید: کسانی که از مرز دین، دفاع میکنند
-احدی الحسنیین-
[قرآن كريم، سوره مباركه التوبة، آيه 52]
یعنی شهادت یا غلبه بر دشمن، نصیب آنان میگردد.
اهل جهاد اکبر نیز از احدی الحسنیین، برخوردارند. چندین روایتبه این مضمون است که اگر کسی عظمت، حقانیت و سنت و سیرت اهل بیت را بشناسد و به آن عمل کند و منتظر ظهور ولی عصر (ارواحنا فداه) باشد، احدی الحسنیین نصیبش میشود، یا به درک ظهور حضرت بقیةالله، موفق میشود و آن حضرت را زیارت میکند یا اگر به حضور یا ظهور آن حضرت موفق نشود به منزله کسی است که همراه با وی جهاد کرده باشد.
امام باقر علیه السلام میفرماید:
منتظر ظهور ولی عصر (ارواحنا فداه) و عارف به حق ولایت اولیای الهی، به منزله کسی است که درپای رکاب او شمشیر بزند، بلکه به منزله کسی است که در رکاب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جهاد کند، بلکه مانند کسی است که همراه پیامبر به شهادت برسد:
-العارف منکم هذا الامر المنتظر له المحتسب فیه الخیر کمن جاهد و الله مع قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بسیفه. ثم قال: بل و الله کمن جاهد مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بسیفه. ثم قال الثالثة: بل و الله کمن استشهد مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فی فسطاطه-
/پاورقی 25. بحار، ج 24، ص 38./
این مراحل، مربوط به درجات منتظران و یاوران آن حضرت علیه السلام است، که در معرفت و ایمان و انتظار ظهور آن حضرت متفاوتند.
این مجموعه، -حسنه دنیا- است و زمینه توحید کامل را فراهم میکند و توحیدکامل، نتیجه تهذیب روح و تهذیب روح، زمینه توحید کامل است. به این ترتیب، تاثیر ولایت اولیای الهی در نزاهت روح کاملا مشخص میشود. چون محبت و پیروی از سنت و سیرت کسانی که -منقطع عن غیرالله الی الله- هستند انسان را منقطع الیالله میکند و در این صورت انسان به کمال اصیل خود بارمییابد.
قرآن کریم در همین زمینه میفرماید:
-قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا-
[قرآن كريم، سوره مباركه الشوري، آيه 23]
این آیه نشان میدهد که ولایت اهل بیت از حسنات دنیاست. چون در آن، مصداق کامل حسنه، مودت اهل بیت (علیهمالسلام) شمرده شده که این در دنیا حاصل میشود، زیرا در قیامت، فقط نتیجه آن ظهور میکند. در قیامت کسی نمیتواند دوستی آنان را تحصیل کند. چون آن جا -دار جزا- است نه -دار عمل-.
مجلسی که در آن، فضیلت، احکام، سخنان، مدح و مصایب اهل بیت (علیهم السلام) بازگو میشود و انسان را به آنان نزدیک و به سنت و سیرت آنان معتقد و پای بندتر میکند، از حسنات دنیاست، همانگونه که مجلس درس، وعظ و ذکر حق، از حسنات زندگی دنیاست، زیرا از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
-بادروا ریاض الجنه-
به سوی بوستانهای بهشت بشتابید. عرض کردند: بوستانهای بهشت چیست؟ فرمود:
-حلق الذکر-
انجمنها و محفلهایی که در آنها نام خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و احکام و دستورهای خدا بازگو میشود
/پاورقی 27. بحار، ج 2، ص 202./
امیرالمومنین علیه السلام میفرماید:
-رحم الله امرا سمع حکما فرعی و دعی الی رشاد فدنا و اخذ بحجزة هاد فنجا-
/پاورقی 28. نهجالبلاغه، خطبه 76./
خداوند رحمت کند کسی را که دست به دامن راهنمایی بزند:
به کوی عشق منه بیدلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
جناب -ابن میثم- در شرح این جمله میفرماید: ناظر به آن است که عدهای که بدون استاد، سعی در سیر و سلوک دارند به جایی نمیرسند و حق با کسانی است که میگویند طی این راه به وسیله راهنما میسر است
/پاورقی 29. شرح نهجالبلاغه ابن میثم، ج 2، ص 208./
امام صادق علیه السلام نیز میفرماید: پدرم همواره میفرمود:
-ان شیعتنا آخذون بحجزتنا و نحن آخذون بحجزة نبینا و نبینا آخذ بحجزة الله-
/پاورقی 30. بحار، ج 65، ص 30، محاسن برقی، ج 1، ص 291./
شیعیان ما به دامان ما چنگ میزنند و ما به دامن پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم چنگ میزنیم و پیغمبر به خدا متمسک است، یعنی، همانگونه که در اصل نظام تکوین، ذات اقدس خداوند، مبدا اصیل است، پس از آن انسان کامل از او فیض میگیرد و بعد جانشینان انسان کامل از او مدد میگیرند و بعد پیروانشان از آنها کمک میگیرند، در نظام تشریع نیز، اگر کسی بخواهد علوم و معارفی را یاد بگیرد و روش سعادت را بیاموزد، باید به دامن اهلبیت (علیهمالسلام) متوسل شود، زیرا آنها روش تربیتی را از رسول گرامی، استفاده کردهاند و رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم نیز روش سعادت را از ذات اقدس خداوند فرا گرفته:
-ما من دابة الا هو اخذ بناصیتها ان ربی علی صراط مستقیم-
[قرآن كريم، سوره مباركه هود، آيه 56]
زمام همه موجودات جنبنده، به دستخداست و او هم بر مسیر مستقیم هر موجودی را راهنمایی می کند.
ما نیز در نماز از خدا میخواهیم تا زمام ما را به دست خود بگیرد و به دیگری وامگذارد:
-اهدنا الصراط المستقیم-
چنانکه در ادعیه آمده است:
-اللهم و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا-
/پاورقی 32. بحار، ج 14، ص 384./
-و لا تکلنا الی غیرک و لا تمنعنا من خیرک-
/پاورقی 33. بحار، ج 95، ص 393./
اگر کسی مشمول مهر خدا واقع نشود، خدا او را به حال خودش رها میکند و او گمراه میشود:
-فماذا بعد الحق الا الضلال-
[قرآن كريم، سوره مباركه يونس، آيه 32]
البته چون تفویض و واگذاری موجود ممکن به حال خود مستحیل است و گرنه انقلاب ذات رخ میدهد و فقیر محض، غنی خواهد شد، پس مقصود آن است که خدای سبحان لطف خاص خود را از تبهکاران باز میدارد و از وارستگان دریغ نمیدارد.
(به سبب در دسترس نبودن مجلد كتاب، شماره صفحات مربوطه ذكر نشده است. موسسه ام
الكتاب)
1 ... | ... 1 ... | ... 1 |
